شروع کار مامانی
سلام گل پسرم از وقتی برگشتیم خونه دارم برنامه ریزی میکنم که انجام پروژه ام رو شروع کنم که بلاخره امروز ٤ تیر شروع کردم صبح ساعت ١١ رفتم دانشگاه خدا میداند چه جوری رفتم همش دلم پیش تو مونده بود ولی مجبور بودم آخه تو وسط انجام پروژه کارشناسی ارشدم اومده بو دی و چون سلامتی تو از همه چیز برا من مهمتر بود کارمو نصفه ول کرده بودم .ساعت ٣ برگشتم و بماند که هر نیم ساعت زنگ می زدم و همه چی مرتب بود و خاله سهیلا به خوبی از تو مراقبت کرده بود تو...
نویسنده :
مامانی و بابایی
23:48