آتلیه رفتن رادین
سلام گل پسر قند عسل مامان نمیدونی چقدر دل مامان بابا رو بردی عسلم. همه بهانه زندگی من و بابا شدی همه خوشی و همه هدف زندگیمون شدی رادینممممممممممممممم. سه شنبه اوی آذر با هم رفتیم عکاسی نگاه فیلم تا این روزهای به یاد ماندنی رو ماندگارتر کنیم.کلی اسباب بازی و لباس برده بودم ولی مثل اینکه از عکاست خو شت نیومده بود همش بهش ذول زده بودی و من و بابا هر کاری میکردیم نمی خندیدی(آخه آقاهه موهاش بلند بود و به غیرت مردانه تو برخورده بود!!!!!) بلاخره با هزار زحمت خندوندیمت و عکس های خوشگل ازت گرفتن. چند روز پیش رفتیم و عکس های منتخب رو انتخاب کردیم و قراره فردا بریم عکس هارو بگیریم .خیلی هیجان دارم اخه عکس هات خیلی بامزه بودن. ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
3:43