اولین خرید لوازم التحریر رادین
سلام
واقعا زبان یه مادر قاصره از به جا آوردن شکر خدا
میدونی برای چی پسرم، برای این همه نعمت که آدم باورش نمیشه
هر لحظه که میبینمت هر کاری که میکنی و هر جمله ای که میگی و هر شیرین کاری که میکنی منو غرق در وجد و شادی میکنه و باورم نمیشه که خدا اینقدر منو دوست داشته که تو رو به من هدیه داده واقعا خدایا شکرت
رادین جان تو واقعا پسر فهمیده و با هوشی هستی و کارهات و حرفهات اصلا با سنت تطابق نداره و خیلی بیشتر از سنت میفهمی خدا رو شکر هزار مرتبه شکر
خیلی مواظب من هستی و اگه یه لحظه حالم خوب نباشه میای میگی چیه مامان حوبی ؟دحتر بیداد؟
از جمله های بانمکی که به کار میبری سعی میکنم تا اونجایی که حافظم یاری میکنه برات ثبت کنم
یه ذله ق کنم ( یه کم نگاه کنم)
یه وقتهایی که تو فکر فرو بری و غافل بشی که مامان کجاست یهویی میای دونبالم و وقتی پیدام کردی با خنده میگی (فک کرذم اینجا نیستی)
هر چی که میبینی و خوشت میایی میپرسی (اینو کی حریده؟! )
و بعدش میپرسی واسه کی حریده؟ میدونی دوست داری چی بشنوی ؟؟؟؟
دوست داری من بگم بابایی خریده واسه رادین خریده!
اینو دوح ندارم (اینو دوست ندارم)
قهلی مامان (قهری مامان)
بیا آشتی نه قهل نکن
نتلس مامان من اینجایم دادین اینجایه نتلس
ببین لاله اذیت میکنه ببین (با صدای بلند و لحنی کاملا حق به جانب حتی اگه مقصر خودت باشی!)
ممیدونم مامان من ممیدونم (نمیدونم مامان نمیدونم)
و خیلی جمله های دیگه که الان حصور ذهن ندارم
در ادامه کلمات جدیدی که کاملا یاد گرفتی و میتونی بخونی رو برات میگذارم به امید اینکه وقتی انشاالله آدم موفقی شدی بدونی شروع یادگیریت از کجا بوده و این عکس ها برات خاطره انگیز باشه
الان تقریبا ٤٢ تا کلمه را به راحتی میتونی بخونی (البته بدون دیدن تصویرش)
تو هر کدوم هم یه کم شک داشته باشی میگی
میمحمت یه ذله ق کنم (بیزحمت یه ذره نگاه کنم)
این سه تا رو بلدی ولی اصلا دوستشون نداری و تا میبینی میندازی اون ور و میگی دوح ندارم
جدیدا خیلی به دفتر و مداد و نوشتن و خوندن علاقه نشون میدی واسه همین وقتی رفتیم برای خاله خرید لوازم التحریر واسه تو هم لوازم اتحریر خریدیم