رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 27 روز سن داره

رادین مامان و بابا

اولین خرید لباس رادین بعد از به دنیا آمدن رادین

1390/3/26 0:39
627 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسلم

همانطور که گفتم ما روز بیست خرداد پس از ٦٢ روز اقامت در تبریز به خانه برگشتیم که خاله سهیلا هم با آمد تا تابستون پیش ما بمونه و با تو بازی کنه ناگفته نماند که آنا از دوری تو خیلی زجر برد و به سختی از تو دل کند و هر روز سه چهار بار برات زنگ می زنه و حتی پشت تلفن باهات حرف می زنه و با کوچکترین صدایی که از تو می شنوه کلی ذوق زده می شه خلاصه ما زندگی سه نفرمونو از تاریخ ٢٠ خرداد شروع کردیم درسته اولین روز با واکسن تو مصادف شد و یه کم سختمون شد ولی از روزهای بعد زندگی عادیمونو شروع کردیم و طی ٤ روز با خاله سهیلا کلی خونه رو تمیز کردیم و خاله سهیلا با وسواس خاص اتاق تو رو مرتب کرد و دکوراسیون اتاق تو رو تغییر داد و کلی عکس های خوشگل ازت گرفت تا روز سه شنبه ٢٤ برای اولین بار رفتیم خرید لباس برای تو گل پسرم در حالی که تو بغلم بودی و مثل یه موش شیطون داشتی نگاه می کردی خیلی حس خوبی داشتم لباس ها رو جلوی صورت خوشگلت می گرفتم و وای تو رو تو اون تصور می کردم کلی برات لباس خوشگل گرفتیم دست بابایی درد نکنه.بعد از اینکه خرید های تو تموم شد من و تو رفتیم برای بابایی کادو بخریم آخه پنج شنبه ٢٧ روز پدره و تو باید اولین کادوتو براش می دادی من قصد داشتم یه کیف چرمی از طرف تو براش بخرم که نشد و یه پیراهن باکلاس خریدم تا روز پدر بهش بدی البته روز مادر بابایی از طرف تو یه مدال طلا قلب به من داد که خیلی خوشحالم کرد و احساس می کردم مادر شدم برا همین می خواستم همین حس رو به اون هم منتقل کنم خلاصه امسال اولین سالی بود که من و بابایی به عنوان پدر و مادر کادو می گرفتیم و حس جدیدی رو تجربه می کردیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

homa
29 خرداد 90 23:08
ماشالا نی نی جون تو خیلی با ننکی جوجو